در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزاد
۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه
۱۳۸۹ آذر ۳۰, سهشنبه
۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه
جرس: شب گذشته به دنبال اعلام روزه سیاسی خانوادههای زندانیان سیاسی به نشانه هم بستگی با عزیزان روزه دار و اعتصاب کننده دربند، این خانواده ها در کنار یک دیگر روزهشان را افطار کردند.
به گزارش جرس، این مراسم که در منزل یکی از زندانیان سیاسی برگزار شد، آغاز سلسله برنامههای خانواده ها تا آزادی عزیزانشان از بند ستم بود.
همسرنسرین ستوده که یکی از حاضران جمع بود، با اظهار نگرانی از وضعیت او که روزها است به اعتصاب غذا دست زده است رسیدگی به شرایط و وضعیت به وجود آمده را برای رفع خطرات جدی ضروری دانست.
همسر محمد نوری زاد نیز با تماس تلفنی از بخش سی سی یو بیمارستان مدرس از شرکت کنندگان در این برنامه خواست که برای سلامت آقای نوری زاد و دیگر عزیزانی که در اعتصاب غذا به سر میبرند، دعا کنند.
آقای کروبی نیز تلفنی با بعضی از خانوادهها در ارتباط با وضعیت عزیزانشان گفتگو کرده برای آزادی هر چه سریعتر آن ها و نیز رفع همه گرفتاری ها دعا کرد.
مهدی کروبی در گفتگو با فخرالسادات محتشمی پور از حوادث پیش آمده در روز عاشورا برای او و خانواده نوری زاد اظهار شگفتی کرد و گفت این گونه اقدامات نشانه استیصال اقتدارگرایان است.
همسرتاجزاده نیز تاکید کرد: مشکلات به وجود آمده برای ما هرچند تلخ بود اما تلخ تر از آن منکراتی است که به نام اسلام و توسط مأموران کشور اسلامی صورت می گیرد. اعمالی که در هر گوشه دنیا انجام شود زمامداران ما فریاد اعتراض سرمی دهند اما درجمهوری اسلامی معصیت و منکر توسط حکومت و مأموران حکومتی و امنیتی انجام و ترویج می شود و کسی فرباد وااسلاما و وامحمدا سر نمی دهد و مقصرین و گناه کاران هم توبه و عذرخواهی نمی کنند.
خانواده های زندانیان سیاسی در مراسم افطار روزه سیاسی از شنیدن خبربازداشت فاطمه عرب سرخی و دیگر جوانان اصلاح طلب اظهار تأسف و نگرانی شدید کردند .
جرس: پس از برکناری پرحاشیه متکی از سمت وزارت امور خارجه، در حالی که وی در حال مذاکره در خارج از کشور بود، اسفندیار رحیم مشایی مدعی شد که مسائل منتشر شده در برخي سايتها مبني بر اعتراض متكي در مورد سفرش به اردن "دروغی بزرگ" است.
به گزارش ايرنا، اسفنديار رحيم مشايي روز دوشنبه در نشست هم انديشي دستگاه ها و نهادهاي فعال در خارج از كشور اظهار داشت: در طول سال هاي خدمت در دولت هاي نهم و دهم همواره يك رابطه صميمي و نزديك ميان من و متكي برقرار بوده است.
وی درباره اخبار منتشره درباره برکناری متکی در سایتهای خبری مدعی شد: اين رسانه ها قصد ديگري دارند، بنيان آنها بر آتش استوار است و با نشر اكاذيب تلاش هايي عليه دولت انجام مي دهند.
مشايي بدون عنوان کردن نحوه این برکناری و اثرات آن در سطح بینالملل، تغيير در دولت آقاي احمدي نژاد را يك تحول مثبت و سازنده خواند و گفت: كل آفرينش نيز بر اساس تغيير آفريده شده است.
مشايي افزود: تغيير در وزارت خارجه مدت ها است كه مد نظر رييس جمهور بوده و ايشان حتي به فكر مسووليت جديدي براي آقاي متكي بودند و در اين باره نيز با وي صحبت كرده اند.
مشايي با این مدعا که "روند تغيير در وزارت خارجه كه ماهها مورد بحث بوده" اظهار داشت: رييس جمهور شنبه شب گذشته و قبل از سفر متكي به سنگال با وي گفت وگو كرده است.
وي در ادامه گفت: سايتي كه متعلق به يكي از نمايندگان مجلس است (من عادت ندارم اسم ببرم) به دروغ ادعا كرده است كه مشايي وزير تعيين مي كند. اين سايت و مجله وابسته به آن، رو به جهنم باز مي شود.
وي در پایان اظهار نظر کرد: فضاي دولت بسيار دوستانه است . مشي آقاي رييس جمهور در مورد تغييرات روشن است. براي برخي افراد فاميل بازي و دوستي و... اصل و اساس است اما براي احمدي نژاد اين چيزها اصل نيست و در تغييرات فقط رضاي خدا و منافع ملت ايران را در نظر مي گيرد.
گفتنی است منوچهر متکی هفته گذشته در حالی که در سفر به سنگال بسر می برد بطور غیر مترقبه ای برکنار شد. این برکناری انتقادات زیادی از سوی نمایندگان مجلس به همراه داشت.
متكی این نحوه برخورد در بركناری یك وزیر در حین انجام ماموریت را غیر اسلامی، خارج از عرف سیاسی و دیپلماتیك و توهین آمیز خواند و اظهار کرد که از جابهجایی خود به کلی بیخبر بوده است.
متکی همچنین در واکنش به ادعاهای "کذب" معاون اول رئیس دولت، پیرامون آگاهی و موافقت وی با برکناری خود، به دیدار خود با احمدی نژاد در شب سفر خود به آفریقا اشاره کرده و گفته است که هرگز در جریان این ماجرا به فاصله ٢۴ساعت بعد از عزیمت به ماموریت و مضحك تر از آن تعیین روز تودیع و معارفه قرار نگرفته است.
جرس: محمدعلی رامین پس از یکسال و یکماه جای خود را در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به مسئول دفتر معاون اول احمدی نژاد داد.
به گزارش مهر، وزیر ارشاد محمدجعفر محمدزاده را جایگزین محمدعلی رامین کرده است.
پیشتر نیز خبرهایی مبنی بر برکناری رامین از این سمت منتشر شده بود اما گویا این تغییر به بعد از نمایشگاه اخیر مطبوعات و بازگشت رامین از سفر حج موکول شده بود.
جرس: جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی ار سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به قضاوت پیرعباسی به "شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساختن و کارگردانی هر نوع فیلم و نوشتن فیلمنامه و هر نوع مصاحبه با رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی و خروج از کشور" محکوم شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این رای با استناد به مواد ۵۰۰، ۶۱۰ و ۱۹ قانون مجازات اسلامی و به اتهام «اجتماع و تبانی با هدف ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» صادر شده است.
جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی، چندی پیش به مناسبت برگزاری ۶۰ امین دوره جشنواره فیلم برلین از سوی برگزاركنندگان به این جشنواره دعوت شد.
پناهی، بار اول در روز پنجشنبه ۸ مردادماه ۱۳۸۸ هنگامی که به همراه گروه دیگری از فیلمسازان برای گرامیداشت کشتهشدگان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم به بهشت زهرا رفته بود، بههمراه مهناز محمدی، مستندساز بازداشت و پس از چند روز آزاد شد. وی در بار دوم در تاریخ دوشنبه ۱۰ اسفندماه به همراه ۱۸ نفر دیگر در منزل شخصیاش و در حالی که در حال ساخت فیلمی جدید بود، بازداشت شد.
در چهارم خرداد ۱۳۸۹، این کارگردان برجستهی ایرانی به دستور بازپرس و تایید دادستان عمومی و انقلاب تهران با تودیع وثیقهٔ ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
جرس: امروز، همزمان با روز ملاقات زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین، برق سالن ملاقات به طور کلی قطع شد و خانوادهها مجبور شدند بیش از دو ساعت برای ملاقات منتظر بمانند.
به گزارش جرس، با گذشت دو ساعت و ادامه یافتن قطعی برق، به خانوادههای زندانیان عادی اجازه ملاقات حضوری داده شد. این کار با اعتراض خانوادههای زندانیان سیاسی مواجه شد اما مسئولان زندان اظهار داشتند: اینها فرق میکنند، زندانیان شما امنیتی هستند و تمامی ملاقاتهای حضوری باید با دستور دادستان باشد.
به دلیل اعتراض خانوادههای زندانیان سیاسی، یکی از مسئولان سالن ملاقات تلاش کرد تماسهایی را به جاهای مختلف برقرار کند تا مشکل برق حل شود اما به گفته خودش این تماسها بیجواب ماند.
پس از این اتفاقات و انتظار طولانی مدت خانواده زندانیان سیاسی، این خانوادهها به بخش ملاقات کابینی فرستاده شدند که به خاطر قطعی برق و عدم امکان استفاده از گوشی، خانوادهها مجبور شدند صحبتهایشان را روی برگه بنویسند از پشت شیشه نشان دهند و از سوی دیگر، زندانیان که به قلم و کاغذ دسترسی نداشتند، مجبور شدند تلاش کند طوری حرف بزند تا خانوادههایشان بتوانند گفتههای آنان را لبخوانی کنند.
این موضوع برای مادران پیری که از راه دور برای دیدار فرزندانشان آمده بودند و همچنین کودکانی که میخواستند صدای پدرشان را بشنوند و توان نوشتن و لبخوانی نداشتند، بسیار سخت بود.
خانوادههای زندانیان سیاسی، معتقدند که این قطعی برق و سهلانگاری برای تلاش در وصل شدن آن، کاری عمدی بوده چرا که به اعتقاد این خانوادهها امکان استفاده از برق اضطراری در سالن ملاقات وجود دارد.
زندانیان بند ۳۵۰ نزدیک به پنج ماه است که از داشتن تلفن محروم هستند و تنها راه ارتباط آنان با خانوادههایشان، ملاقاتهای ۲۰ دقیقهای است در هفته یک بار به آنان داده میشود و آن هم نیز گاهی به این ترتیب از آنان سلب میشود.
۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه
۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه
۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه
۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه
۱۳۸۹ آذر ۲۳, سهشنبه
۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه
قصه حر
اولین سر بریده
ابن سعد که بر اسب کهر خود سوار بود با اکراه جلو امام آمد.
امام گفت: تو مرا می خواهی بکشی و گمان می بری که زیاد، پسر پدر ناشناس، تو را والی کشور ری کند، تو هرگز از آن برخوردار نخواهی شد.
ابن سعد که احساس کرد این کلمات حسین به تدریج در افراد قشون او تا ثیر بسزایی باقی می گذارد، فرمان جنگ داد.
همان دم تیر اندازان سپاه سعد که شمارشان از یک هزار تجاوز می کرد و هرگوشه از سپاه ابن سعد ایستاده بودند، تیرهای خود را به سوی سربازان امام حسین رها کردند.
همان دم بود که صدای امام به این جمله بلند شد: برویم به سوی مرگی که سرنوشت ماست... این تیرها پیکها و قاصد های حیات جاودانی اند.
قسمتی از سپاهیان امام حسین «الله اکبر» گویان به درون شبکه هایی که از تیرباران دشمن در فضای میدان پیدا شده بود، رفتند. قسمتی مجروح شدند و قسمتی بر زمین افتادند.
این حالت دلیری فداکارانه آنها تاثیر بیشتری در سپاهیان ابن سعد کرد. ناگاه حر ریاحی که از مدت ها و روزها پیش، طوفان معنوی درونی و غوغای وجدان در وجودش انقلابی برپا کرده بود، مخصوصا از این خطابه امام بیشتر از هر عامل دیگری تکان خورد، بی اختیار با اسب سپید خالدار خود به سوی ابن سعد فرمانده کل لشکریان کوفه دوید گفت: آیا تو با این مرد بزرگ می خواهی بجنگی؟
- البته می خواهم بجنگم، آن هم جنگ بسیار خونین و شدیدی.
- آیا ممکن نیست کار را از طریق مسالمت و صلح پایان دهی؟
- اختیار با من نیست، اگر بود، چنین می کردم. این کار در دست امیر تو عبیدالله بن زیاد است.
حر دیگر جوابی به ابن سعد نداد. دهانه اسب خود را برگرداند و چهار نعل به سوی قره بن قیس ریاحی که از خویشاوندان او بود، رفت و روبه روی او دهانه اسب کشید و گفت: قره امروز تو اسب خود را آب داده ای، ولی ...
قره نگذاشت جمله بعدی حر به زبان آید و بگوید که: (فرزندان حسین و یاران و سپاهیان او دارند از تشنگی می میرند) و بی درنگ به حر چنین جواب داد: ای حر، من اسب خود را امروز هنوز آب نداده ام.
این را گفت و در دیدگان حر طغیان و انقلاب درونی او را بر ضد سپاهیان ابن سعد نشانه کرد. در همان حال بود که باز حر مانند یک مرد غیر عادی و طوفان زده روحی دهانه اسب خود را برگرداند و مستقیم به سوی لشکریان ابن سعد بازگشت.
مهاجربن اوس که سر راهش بود، فریاد زد: ای حر کجا می روی؟ تو مرا به شک و شبهه انداخته ای... من هیچ گاه و در هیچ میدان کارزاری تو را چنین مضطرب و پریشان حال ندیده بودم و تو را شجاع ترین مردان کوفه می دانستم.
حر به او پاسخی نداد و اسب خود را نهیب زده و به صف سپاهیان ابن سعد نزدیک شد و در آن حال بود که عقده دل و فریاد وجدان خود را چنین سر داد: ای اهل کوفه، مادرتان به عزایتان بنشیند و به جای اشک خون از دیدگان بریزد! مگر شما نبودید که این بنده شایسته خدا را به شهر کوفه دعوت کردید؟ اکنون که به سوی شما آمده و درخواست شما را پذیرفته، شما در برابر او می ایستید و به مبارزه با او مشغول می شوید. بر او می تازید؟ آب را بر او و فرزندانش می بندید؟ در حالی که در نخستین روز او به ما آب داد... هزار بر یک به جنگ او ایستاده اید، تا آنها را و خاندان حسین(ع) را سر ببرید و بدنشان را قطعه قطعه کنید و زنان و اطفال او را زیر شلاق قرار دهید... من اینها را که دستور محرمانه ابن زیاد است، می دانم و از او و از همه شما ننگ دارم و بیزارم. من به سوی حسین می روم و در راه او با شما می جنگم.
حر این سخان را گفت و سر اسب خود را برگردانید. چهار نعل به سوی حسین رفت و در آن حال سپر خود را واژگوون بدست گرفته بود.
پیروان حسین همین که این وضع را دیدند، گفتند: این مرد، هر که هست، درخواست امان کرده. به او خیره شدند. حر چون با اسب سر زنده و سبک سیر خود به نزد امام رسید، گفت: سلام بر تو ای اباعبدالله الحسین... توبه مرا بپزیر، زیرا که من دلهای فرزندان و بستگان تو را شکستم... اول کسی بودم که راه را بر تو بستم... اکنون از تو خواهانم اجازه بدهی نخستین کسی باشم که جان خود را نثارت کنم... آیا توبه من به درگاه خدا قبول می شود؟
حسین با آن صدای موقر خود گفت: آری ای حر، خدا توبه ات را قبول می کند.
حر، با آشفتگی و انقلابی که در روح خود داشت، سر اسب خویش را به سوی سپاهیان ابن سعد چرخاند و به قلب آنها هجوم آورد، در حالیکه این اشعار را می خواند:
«منم حر پناهنده مهمان کربلا،
با شمشیر گردنهای شما را می زنم».
حر در میان تیرها که بدنش را مانند بدن خارپشت کرده بود در میان گرد و خاک هجوم سواران از نظرها ناپدید شد. امام نگران حال او بود تا یک مرتبه دید که اسب پی شده او یک طرف و جسدش که غرق جراحت بود، به طرف دیگر در خاک و خونافتاده و دست و پا می زند.
حسین بی اختیار اسب خود را نهیب داد و به سوی او، میان لشکر رفت. هنوز بدو نرسیده بود که مشاهده کرد، عده ای از سواران ابن سعد پیاده شده و دور جسد او را گرفته بودند، سر بریده اش را به سوی حسین پرتاب کردند.
حسین بی اختیار از اسب خود به زیر آمد و سر را از زمین برداشت. خون از دیدگانش روان بود. حسین با دستهایش صورت او را پاک کرد و زبانش به این اشعار مترنم بود:
«چه نیک مردی بود حربن ریاحی، // که در مقابل شبکه تیرها بردبار و جسور بود. // چه نیک مردی بود حر در مقابل مرگ، // که بزرگترین دلاوران را به زانو در می آورد. // چه نیک مردی بود حر که حسین را یاری نمود، // و به رستگاری و هدایت سرافراز شد. // و جان خودش را در طبق اخلاص نهاد.»
۱۳۸۹ آذر ۱۹, جمعه
شهادت ، تضمین حیات ملت
حسین در عاشورا خون حلقوم فرزندش را در مشت می گیرد.و به آسمان ، رو به چشم های خدا ، پرتاب می کند ، که ببین ! و این قربانی را از من بپذیر !
در چنین روزگاری است که « مردن » ، برای یک مرد ، تضمین حیات یک « ملت » است.
شهادت او ، مایه بقای یک ایمان است..
گواه آن است که جنایتی بزرگ ، فریبی بزرگ ، غصب و قساوت و جور حاکم است ، شاهد اثبات حقیقتی است که انکار می شود ، نمونه وجود ارزشهایی است که پامال می گردد.
از یاد می رود و بالاخره ، اعتراض سرخی است بر حاکمیت سیاه
فریاد خشمی است بر سر سکوتی که همه حلقوم ها را بریده است.
شهادت ، « نمونه » ای است از آنکه باید باشد و « گواهی » است بر آنچه در این « زمان » خاموش و پنهان ، می گذرد
و بالاخره ، تنها شکل جهاد و تنها دلیل وجود و تنها سلاح حمله و دفاع و تنها شیوه مقاومت : « حقیقت » ، « راستی » و « عدالت » است.
در عصری و نظامی که « باطل » ، « دروغ » و « ستم » آنرا خلع سلاح کرده و همه سنگرهای آن را در هم کوفته و همه مدافعان و وفادران آن را قتل عام ، متلاشی و نابود کرده است و انسان بودن در پرتگاه انقراض و خطر مرگ همیشگی قرار گرفته است.
( حسین وارث آدم ، ص ۱۹۳ )
بخشی از کتاب حسین وارث آدم
اين شهيدان امروز دو كار كردند، از كودك حسين (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاري قرآن تا آن معلم اطفال كوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خويشاوند يا بيگانه، و تا آن مرد اشرافي و بزرگ و باحيثيت در جامعه خود و تا آن مرد عاري از همه فخرهاي اجتماعي، همه برادرانه در برابر شهادت ايستادند تا به همه مردان، زنان، كودكان و همه پيران و جوانان هميشه تاريخ بياموزند كه بايد چگونه زندگي كنند ـ اگر ميتوانند ـ و چگونه بميرند ـ اگر نميتوانند.
اين شهيدان كار ديگري نيز كردند: شهادت دادند با خون خويش ـ نه با كلمه ـ شهادت دادند، در محكمه تاريخ انسان. هر كدام به نمايندگي صنف خودشان. شهادت دادند كه در نظام واحد حاكم بر تاريخ بشري ـ نظامي كه سياست را و اقتصاد را و مذهب را و هنر را، و فلسفه و انديشه را و احساس را و اخلاق را و بشريت را همه را ابزار دست ميكند تا انسانها را قرباني مطامع خود كند و از همه چيز پايگاهي براي حكومت ظلم و جور و جنايت بسازد ـ همه گروههاي مردم و همه ارزشهاي انساني محكوم شده است.
يك حاكم است بر همه تاريخ، يك ظالم است كه بر تاريخ حكومت ميكند، يك جلاد است كه شهيد ميكند و در طول تاريخ، فرزندان بسياري قرباني اين جلاد شدهاند، و زنان بسياري در زير تازيانههاي اين جلاد حاكم بر تاريخ، خاموش شدهاند، و به قيمت خونهاي بسيار، آخور آباد كردهاند و گرسنگيها و بردگيها و قتل عامهاي بسيار در تاريخ از زنان و كودكان شده است، از مردان و از قهرمانان و از غلامان و معلمان، در همه زمانها و همه نسلها.
و اكنون حسين (ع) با همه هستياش آمده است تا در محكمه تاريخ، در كنار فرات شهادت بدهد:
شهادت بدهد به سود همه مظلومان تاريخ.
شهادت بدهد به نفع محكومان اين جلاد حاكم بر تاريخ.
شهادت بدهد كه چگونه اين جلاد ضحاك، مغز جوانان را در طول تاريخ ميخورده است.با علي اكبر (ع) شهادت بدهد!
و شهادت بدهد كه در نظام جنايت و در نظامهاي جنايت چگونه قهرمانان ميمردند. با خودش شهادت بدهد!
و شهادت بدهد كه در نظام حاكم بر تاريخ چگونه زنان يا اسارت را بايد انتخاب ميكردند و ملعبه حرمسراها ميبودند يا اگر آزاد بايد ميماندند بايد قافلهدار اسيران باشند و بازمانده شهيدان، با زينبش!
و شهادت بدهد كه در نظام ظلم و جور و جنايت، جلاد جائر بر كودكان شيرخوار تاريخ نيز رحم نميكرده است. با كودك شيرخوارش!
و حسين (ع) با همه هستياش آمده است تا در محكمه جنايت تاريخ به سود كساني كه هرگز شهادتي به سودشان نبوده است و خاموش و بي دفاع ميمردند، شهادت بدهد.
اكنون محكمه پايان يافته است و شهادت حسين (ع) و همه عزيزانش و همه هستياش با بهترين امكاني كه در اختيار جز خدا هست، رسالت عظيم الهياش را انجام داده است.
يكي از بهترين و حياتبخشترين سرمايههايي كه در تاريخ تشيع وجود دارد، شهادت است.
ما از وقتي كه، بهگفته جلال «سنت شهادت را فراموش كردهايم، و به مقبرهداري شهيدان پرداختهايم، مرگ سياه را ناچار گردن نهادهايم» و از هنگامي كه به جاي شيعه علي (ع) بودن و از هنگامي كه بهجاي شيعه حسين (ع) بودن و شيعه زينب (س) بودن، يعني «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهيدان شدهاند و بس، در عزاي هميشگي ماندهايم!
چه هوشيارانه دگرگون كردهاند پيام حسين (ع) را و ياران بزرگ و عزيز و جاويدش را، پيامي كه خطاب به همه انسانهاست.
اين كه حسين (ع) فرياد ميزند ـ پس از اين كه همه عزيزانش را در خون ميبيند و جز دشمن و كينه توز و غارتگر در برابرش نميبيند ـ فرياد ميزند كه «آيا كسي هست كه مرا ياري كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ينصرني؟» مگر نمي داند كه كسي نيست كه او را ياري كند و انتقام گيرد؟ اين سؤال، سؤال از تاريخ فرداي بشري است و اين پرسش از آينده است و از همه ماست. و اين سؤال انتظار حسين (ع) را از عاشقانش بيان ميكند و دعوت شهادت او را به همه كساني كه براي شهيدان حرمت و عظمت قايلند اعلام مينمايد.
اما اين دعوت را، اين انتظار ياري از او را، اين پيام حسين (ع) را ـ كه «شيعه ميخواهد» و در هر عصري و هر نسلي، شيعه ميطلبد ما خاموش كرديم به اين عنوان كه به مردم گفتيم كه حسين (ع) اشك ميخواهد. ضجه ميخواهد و دگر هيچ، پيام ديگري ندارد. مرده است و عزادار ميخواهد، نه شاهد شهيد حاضر در همه جا و همه وقت و «پيرو».
آري، اين چنين به ما گفتهاند و ميگويند!
هر انقلابي دو چهره دارد: چهره اول: خون، چهره دوم: پيام.
و شهيد يعني حاضر، كساني كه مرگ سرخ را به دست خويش به عنوان نشان دادن عشق خويش به حقيقتي كه دارد ميميرد و به عنوان تنها سلاح براي جهاد در راه ارزشهاي بزرگي كه دارد مسخ ميشود انتخاب ميكنند، شهيدند حي و حاضر و شاهد و ناظرند، نه تنها در پيشگاه خدا كه در پيشگاه خلق نيز و در هر عصري و قرني و هر زمان و زميني.
و آنها كه تن به هر ذلتي ميدهند تا زنده بمانند، مردههاي خاموش و پليد تاريخند، و ببينيد كه آيا كساني كه سخاوتمندانه با حسين (ع) به قتلگاه خويش آمدهاند و مرگ خويش را انتخاب كردهاند، در حالي كه صدها گريزگاه آبرومندانه براي ماندنشان بود، و صدها توجيه شرعي و ديني براي زنده ماندنشان بود، توجيه و تاويل نكردهاند و مردهاند، اينها زنده هستند؟ آيا آنها كه براي ماندشان تن به ذلت و پستي رها كردن حسين (ع) و تحمل كردن يزيد دادند؟ كدام هنوز زندهاند؟
هركس زنده بودن را فقط در يك لش متحرك نميبيند، زنده بودن و شاهد بودن حسين (ع) را با همه وجودش ميبيند، حس ميكند و مرگ كساني را كه به ذلتها تن دادهاند، تا زنده بمانند، ميبيند.
آنها نشان دادند، شهيد نشان ميدهد و ميآموزد و پيام ميدهد كه در برابر ظلم و ستم، اي كساني كه ميپنداريد: «نتوانستن از جهاد معاف ميكند»، و اي كساني كه ميگوييد: «پيروزي بر خصم هنگامي تحقق دارد كه بر خصم غلبه شود»، نه! شهيد انساني است كه در عصر نتوانستن و غلبه نيافتن، با مرگ خويش بر دشمن پيروز ميشود و اگر دشمنش را نميكشد، رسوا ميكند.
و شهيد قلب تاريخ است، همچنانكه قلب به رگهاي خشك اندام، خون، حيات و زندگي ميدهد. جامعهاي كه رو به مردن ميرود، جامعهاي كه فرزندانش ايمان خويش را به خويش از دست دادهاند و جامعهاي كه به مرگ تدريجي گرفتار است، جامعهاي كه تسليم را تمكين كرده است، جامعهاي كه احساس مسؤوليت را از ياد برده است، و جامعهاي كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است، و تاريخي كه از حيات و جنبش و حركت و زايش بازمانده است، شهيد همچون قلبي، به اندامهاي خشك مرده بيرمق اين جامعه، خون خويش را ميرساند و بزرگترين معجزه شهادتش اين است كه به يك نسل، ايمان جديد به خويشتن را ميبخشد.
شهيد حاضر است و هميشه جاويد.
كي غايب است؟
حسين (ع) يك درس بزرگتر ازشهادتش به ما داده است و آن نيمهتمام گذاشتن حج و به سوي شهادت رفتن است. حجي كه همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش براي احياي اين سنت، جهاد كردند. اين حج را نيمهتمام ميگذارد و شهادت را انتخاب ميكند، مراسم حج را به پايان نميبرد تا به همه حجگزاران تاريخ، نمازگزاران تاريخ، مؤمنان به سنت ابراهيم، بياموزد كه اگر امامت نباشد، اگر رهبري نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسين (ع) نباشد و اگر يزيد باشد، چرخيدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوي است. در آن لحظه كه حسين (ع) حج را نيمهتمام گذاشت و آهنگ كربلا كرد، كساني كه به طواف، همچنان در غيبت حسين، ادامه دادند، مساوي هستند با كساني كه در همان حال، بر گرد كاخ سبز معاويه در طواف بودند، زيرا شهيد كه حاضر نيست در همه صحنههاي حق و باطل، در همه جهادهاي ميان ظلم و عدل، شاهد است، حضور دارد، ميخواهد با حضورش اين پيام را به همه انسانها بدهد كه وقتي در صحنه نيستي، وقتي از صحنه حق و باطل زمان خويش غايبي، هركجا كه خواهي باش!
وقتي در صحنه حق و باطل نيستي، وقتي كه شاهد عصر خودت و شهيد حق و باطل جامعهات نيستي، هركجا كه ميخواهي باشد، چه به نماز ايستاده باشي، چه به شراب نشسته باشي، هر دو يكي است.
شهادت «حضور در صحنه حق و باطل هميشه تاريخ» است.
و غيبت؟!
آنهايي كه حسين (ع) را تنها گذاشتند و از حضور و شركت و شهادت غايب شدند، اينها همه با هم برابرند، هرسه يكياند:
چه آنهايي كه حسين (ع) را تنها گذاشتند تا ابزار دست يزيد باشد و مزدور او، و چه آنهايي كه در هواي بهشت، به كنج خلوت عبادت خزيدند و با فراغت و امنيت، حسين (ع) را تنها گذاشتند و از دردسر حق و باطل كنار كشيدند و در گوشه محرابها و زاويه خانهها به عبادت خدا پرداختند و چه آنهايي كه مرعوب زور شدند و خاموش ماندند. زيرا در آنجا كه حسين(ع) حضور دارد ـ و در هر قرني و عصري حسين (ع) حضور دارد ـ هركس كه در صحنه او نيست، هركجا كه هست، يكي است، مؤمن و كافر، جاني و زاهد، يكي است. اين است معنا اين اصل تشيع كه قبول هر عملي يعني ارزش هر عملي به امامت و به رهبري و به ولايت بستگي دارد! اگر او نباشد، همه چيز بيمعناست و ميبينيم كه هست.
و اكنون حسين حضور خودش را در همه عصرها و در برابر همه نسلها، در همه جنگها و در همه جهادها، در همه صحنههاي زمين و زمان اعلام كرده است، در كربلا مرده است تا در همه نسلها و عصرها بعثت كند.
و تو، و من، ما بايد بر مصيبت خويش بگرييم كه حضور نداريم.
آري، هر انقلابي دو چهره دارد؛ خون و پيام! رسالت نخستين را حسين(ع) و يارانش امروز گزاردند، رسالت خون را، رسالت دوم، رسالت پيام است. پيام شهادت را به گوش دنيا رساندن است. زبان گوياي خونهاي جوشان و تنهاي خاموش، در ميان مردگان متحرك بودن است. رسالت پيام از امروز عصر آغاز ميشود. اين رسالت بر دوشهاي ظريف يك زن، «زينب» (س)! ـ زني كه مردانگي در ركاب او جوانمردي آموخته است! ـ و رسالت زينب (س) دشوارتر و سنگينتر از رسالت برادرش آنهايي كه گستاخي آن را دارند كه مرگ خويش را انتخاب كنند، تنها به يك انتخاب بزرگ دست زدهاند، اما كار آنها كه از آن پس زنده ميمانند دشوار است و سنگين. و زينب مانده است، كاروان اسيران در پياش، وصفهاي دشمن، تا افق، در پيش راهش، و رسالت رساندن پيام برادر بر دوشش، وارد شهر ميشود، از صحنه برميگردد، آن باغهاي سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پيراهنش بوي گلهاي سرخ به مشام ميرسد، وارد شهر جنايت، پايتخت قدرت، پايتخت ستم و جلادي شده است، آرام، پيروز، سراپا افتخار، بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور، و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فرياد ميزند:
«سپاس خداوند را كه اين همه كرامت و اين همه عزت به خاندان ما عطا كرد: افتخار نبوت، افتخار شهادت...»
زينب رسالت رساندن پيام شهيدان زنده اما خاموش را به دوش گرفته است، زيرا پس از شهيدان او به جا مانده است و اوست كه بايد زبان كساني باشد كه به تيغ جلادان زبانشان برده است.
اگر يك خون پيام نداشته باشد، در تاريخ گنگ ميماند و اگر يك خون پيام خويش را به همه نسلها نگذارد، جلاد، شهيد را در حصار يك عصر و يك زمان محبوس كرده است. اگر زينب پيام كربلا را به تاريخ باز نگويد، كربلا در تاريخ ميماند، و كساني كه به اين پيام نيازمندند از آن محروم ميمانند، و كساني كه با خون خويش، با همه نسلها سخن ميگويندسخنشان را كسي نميشنود. اين است كه رسالت زينب سنگين و دشوار است. رسالت زينب پيامي است به همه انسانها، به همه كساني كه بر مرگ حسين(ع) ميگريند و به همه كساني كه در آستانه حسين سر به خضوع و ايمان فرود آوردهاند، و به همه كساني كه پيام حسين(ع) را كه «زندگي هيچ نيست جز عقيده و جهاد» معترفند؛ پيام زينب به آنهاست كه:
«اي همه! اي هركه با اين خاندان پيوند و پيمانداري، و اي هركس كه به پيام محمد مؤمني، خود بينديش، انتخاب كن! در هر عصري و در هر نسلي و در هر سرزميني كه آمدهاي، پيام شهيدان كربلا را بشنو، بشنو كه گفتهاند: كساني ميتوانند خوب زندگي كنند كه ميتوانند خوب بميرند. بگو اي همه كساني كه به پيام توحيد، به پيام قرآن، و به راه علي (ع) و خاندان او معتقديد، خاندان ما پيامشان به شما، اي همه كساني كه پس از ما ميآييد، اين است كه اين خانداني است كه هم هنر خوب مردن را، زيرا هركس آنچنان ميميرد كه زندگي ميكند. و پيام اوست به همه بشريت كه اگر دين داريد، «دين» و اگر نداريد «حريت» ـ آزادگي بشر ـ مسؤوليتي بر دوش شما نهاده است كه به عنوان يك انسان ديندار، يا انسان آزاده، شاهد زمان خود و شهيد حق و باطلي كه در عصر خود درگير است، باشيد كه شهيدان ما ناظرند، آگاهند، زندهاند و هميشه حاضرند و نمونه عملاند و الگوياند و گواه حق و باطل و سرگذشت و سرنوشت انساناند.»
و شهيد، يعني به همه اين معاني هر انقلابي دو چهره دارد:
خون و پيام
و هركسي اگر مسؤوليت پذيرفتن حق را انتخاب كرده است و هر كسي كه ميداند مسؤوليت شيعه بودن يعني چه، مسؤوليت آزاده انسان بودن يعني چه، بايد بداند كه در نبرد هميشه تاريخ و هميشه زمان و همه جاي زمين ـ كه همه صحنهها كربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ بايد انتخاب كنند: يا خون را، يا پيام را، يا حسين بودن يا زينب بودن را، يا آنچنان مردن را، يا اينچنين ماندن را. اگر نميخواهد از صحنه غايب باشد.
عذر ميخواهم، در هر حال وقت گذشته است و ديگر فرصت نيست و حرف بسيار است و چگونه ميشود با يك جلسه، از چنين معجزهاي كه حسين در تاريخ بشر ساخته است و زينب پرداخته است، سخن گفت؟
آنچه ميخواستم بگويم حديث مفصلي است كه در اين مجمل ميگويم به عنوان رسالت زينب، «پس از شهادت» كه:
«آنها كه رفتند، كاري حسيني كردند،
و آنها كه ماندند، بايد كاري زينبي كنند، وگرنه يزيدياند»!...
۱۳۸۹ آذر ۱۴, یکشنبه
۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه
جواد لاریجانی: سيستم قضايي ما باز است، گزارشگران بین المللی بیایند
جرس: دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه گفت: سياست جمهوري اسلامي ايران انزوا و قهر كردن نيست. نمایندگان و گزارشگران حقوق بشر به ایران بیایند.
به گزارش فارس محمدجواد لاريجاني دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه صبح امروز در نشست قوه قضائيه با نمايندگان شوراي كميسارياي حقوق بشر سازمان ملل با اعلام اين مطلب افزود: تشكيل شوراي حقوق بشر در واقع براي اين بود كه به دور از بازيهاي سياسي مسائل مربوط به حقوق بشر را دنبال كنيم.
وي اشاره ای به نقض آشکار حقوق بشر در کشور نکرد و سه تهديد عمده ای که شوراي حقوق بشر را تهديد ميكند بر شمرد و گفت: تهديد اول ناديده گرفته شدن حرفهايگري است. حرفهاي گري به معناي قطع نظر از گرايشهاي سياسي نيست زيرا ما قبول نداريم كه انسانها بايد از سياست فارغ شوند بلكه معتقديم هر انساني ميتواند گرايش سياسي داشته باشد بلكه به شرطي كه در كارهايي كه به وي سپرده ميشود براساس حرفهاي بودن عمل كرده و گرايشهاي سياسي خود را در آن دخيل نكند.
وي همچنين با اشاره به اين مطلب كه ما تز انزوا را نميپذيريم گفت: استراتژي جمهوري اسلامي انزوا و قهر كردن از مجامع بينالمللي مخصوصا در حوزه حقوق بشر نيست.
دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه که پیشتر از قطعنامه سازمان ملل در خصوص نقض حقوق بشر بشدت انتقاد کرده بود، با اشاره به گزارش دبيركل سازمان ملل درباره حقوق بشر در ايران گفت: ما مشكلمان اين نيست كه راجع به ما انتقاد كنند بلكه مشكل م اين است كه انتقاد افراد غيرحرفهاي نباشد.
وي افزود: مسئله تروريسم مسئله خطرناك است و بايد همه ما با آن مقابله كنيم نبايد بگذاريم از ملتها و انسانها خسارت بگيرد و همچنين خسارت تحميل كند امروزه تروريسم خيلي پيچيده شده است. تروريسم امروز داراي نقاطي است كه طراحي ميكنند و بعد با مكانيزمهاي قوي آن را به اجرا در ميآورند.
لاريجاني همچنين به ترور 2 فيزيكدان و دانشمند فناوري هستهاي كشورمان در 2 روز گذشته اشاره كرد و گفت: به فاصله چند روز قبل از اين حادثه سازمان ملل اسم اين اساتيد را در ليست دانشمندان فناوري هستهآي قرار ميدهد سپس چند روز بعد سازمانهاي بينالمللي اسم چند سازمان تروريستي از ليست سازمانها بيرون ميآورند و سپس ميبينيم اين دو دانشمند ترور ميشوند.
وي ادامه داد: اين پازل، پازلي كامل است و اگر نخواهيم خود را به تجاهل بزنيم بايد بدانيم كه متأسفانه اين اتفاقات از سوي گروههاي تروريستي رخ داده است.
وي با اشاره به اين مطلب كه ما از هرگونه همكاري نزديك با مسئولان شوراي حقوق بشر سازمان ملل استقبال ميكنيم گفت: خوشحال ميشويم از ما بررسيهاي دقيقي انجام دهند و از ما اشكال بگيرند به شرطي كه اشكالاتشان در يك فضاي انتقادي سالم باشد.
لاريجاني همچنين با اشاره به اين مطلب كه دوست داريم گزارشگران موضوعي به كشورمان بيايند گفت: به آنها توصيه ميكنيم اول موضوعي مشخص را انتخاب كنند و سپس وقتي مناسب براي رسيدگي به آن در نظر بگيرند و به آنها اين نويد را ميدهيم كه سيستم قضايي ما باز است.
وی نگفت برغم این اظهار تمایل چرا تاکنون نمایندگان ویژه سازمان ملل از ایران و زندانهای کشور دیدن نکرده اند.
دیدار دانشجویان با موسوی خوئینیها
جرس: شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با آیتالله موسوی خوئینیها دیدار کرد.
به گزارش آفتاب به نقل از وبسایت این تشکل دانشجویی، در ابتدای این دیدار که در محل دبیرخانه مجمع روحانیون مبارز صورت پذیرفت، آیتالله موسوی خوئینیها با اشاره به سیر تحولات تاریخی که منجر به تسخیر لانه جاسوسی شد، به تشریح عوامل موثر پرداختند.
در ادامه، وی ضمن پاسخگویی به دغدغههای دانشجویان پیرامون 13 آبان 58 و سپس مسائل روز مرتبط با آن، از مواضع ضد استکباری دانشجویان پیرو خط امام دفاع کرد.
جوانان اعتماد ملی: مسئولان با عوامل ترور قاطعانه برخورد کنند
جرس: حزب اعتماد ملی با صدور بیانیه ای، ترور اساتید علمی و نخبه های هسته ای کشور را به شدت محکوم کرده و آن را در راستای شیطنت های صهیونیست ها در آستانه برگزاری نشست کشورهای ۱+۵ ارزیابی کردند.
جوانان حزب اعتماد ملی خنثی سازی این توطئه ی جدید دشمنان را در صبوری و هوشیاری ملت، اتحاد و همدلی گروه ها و جناح های سیاسی و واکنش سریع و قاطع دستگاه های امنیتی برشمردند.
به گزارش سحام نیوز، متن بیانیه صادر شده توسط سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی بدین شرح است:
بسمه تعالی
انا الله و انا الیه راجعون
لابی های صهیونیستی با هدف فضاسازی کاذب علیه انرژی صلح آمیز اتمی ایران و ایجاد فشار سیاسی در مجامع بین المللی و کسب دستاوردهایی همچون تحریم های سنگین علیه ایران، گویا نتایج رضایت بخشی را برای آنان به ارمغان نداشته که اینگونه شیطنت های تروریستی صهیونیست ها در آستانه برگزاری نشست مهم ۱+۵ ، بحران سازی سیاسی در حل مسائل هسته ای و رویارویی بیش از پیش غرب و ایران را در دستور کار قرار داده اند.
چنانچه؛ بار دیگر شاهد تلاش مذبوحانه دشمنان کشور بودیم که جامعه ی علمی و دانشگاهی و در راس آن نخبگان و دانشمندان ایرانی را مورد کینه توزی های خود قرار دادند و حادثه تلخ، غم انگیز، غیر انسانی و وحشیانه ی ترور دوباره بر میهن همیشه سرافرازمان سایه افکند که البته به یاری خداوند متعال همچون گذشته با صبوری و هوشیاری ملت، اتحاد و همدلی گروهها و جناح های سیاسی کشور در قبال دشمنان میهن و هوشیاری و واکنش سریع و قاطع نیروهای امنیتی و انتظامی، توطئه های هدفمند دشمن خنثی خواهد شد.
سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی ضمن محکومیت شدید این حرکت ددمنشانه و غیرانسانی، به گردانندگان این سناریوی خیمه شب بازی کثیف تروریستی اعلام میدارد که هیچ مانعی توان ایستادن مقابل عزم و اراده ملت ایران را نخواهد داشت. چه؛ ملت سرافراز ایران طی سه دهه دست و پنجه نرم کردن با تروریست ها، دستاورد اتحاد، مقاومت، سرافرازی و سربلندی را به جهانیان عرضه داشته و اثبات کرده اند.
سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی، ضمن عرض تسلیت و همدردی با خانواده محترم شهید دکتر شهریاری، صبر و شکیبایی را برای بازماندگان آن شهید عزیز و سلامتی و شفای عاجل برای دکتر فریدون عباسی و همسران این دو عزیز از درگاه خداوند متعال مسئلت دارد.
سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی (ساجد)دهم آذرماه
۱۳۸۹ آذر ۹, سهشنبه
مجلس ایران با افزایش اختیارات معاون رئیس جمهوری مخالفت کرد
مجلس ایران بعد از مخالفت نمایندگان با افزایش اختیارات معاونت برنامه ریزی رئیس جمهوری، به این بخش از برنامه پنجم توسعه رای منفی داد.
بنابر بخشی از برنامه پنجم توسعه که مجلس سرگرم بررسی آن است، اختیارات معاون برنامه ریزی رئیس جمهوری افزایش پیدا می کرد ولی نمایندگان با این استدلال که این کار واگذار کردن اختیارات قانونگذاری مجلس به ریاست جمهوری است، با آن مخالفت کردند.
بر اساس بخشی از ماده 199 برنامه پنجم توسعه دولت موظف شده بود که کلیه قوانین و مقررات از جمله احکام قانون برنامه را در حد درآمدها اجرا کند.
الیاس نادران نماینده تهران در مخالفت با این بخش از لایحه برنامه پنجم گفت که "آنچه در اینجا آمده بدین معناست که اختیار قانون گذاری مجلس محدود شده و همه اختیارات مجلس به معاونت برنامه ریزی رئیس جمهوری داده می شود."
به گفته آقای نادران، "بدین ترتیب مجلس اختیار قانونگذاری خود را به معاونت ریاست جمهوری می دهد که هر گاه لازم بداند قانون را ابلاغ کرده و تخصیص اعتبار کند."
به نظر این نماینده مجلس، با تصویب این بخش از برنامه اختیار قانونگذاری مجلس محدود شده و "باز هم همچون تخصیص بودجه دو میلیارد دلاری به مترو، بسیاری از مصوبات از سوی معاونت برنامه ریزی اجرایی نخواهد شد. چون ممکن است این معاونت مصلحت نداند که اعتبار قانونی را ارائه دهد."
اشاره این نماینده مجلس به مصوبه ای بود که بر اساس آن دو میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برداشت می شد و در اختیار مترو قرار می گرفت اما دولت با این استدلال که مصوبه مجلس بعد از رد آن از سوی شورای نگهبان در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده، و به همین دلیل غیرقانونی است، آن را اجرا نکرد.
مجلس بعد از رد مصوبه از سوی شورای نگهبان دوباره بر نظرش مبنی بر این که دولت باید دو میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی به مترو اختصاص دهد، این مصوبه به مجمع تشخیص مصلحت فرستاد و مجمع به این مصوبه رای داد اما دولت از اجرای این مصوبه خودداری می کند.
آقای نادران خطاب به نمایندگان مجلس گفت که "مجلس را از راس امور بودن انداخته اید و الان هم دارید اختیارات مجلس را به دولت می دهید."
در مقابل محمد حسین ابوترابی فرد که در غیاب علی لاریجانی ریاست مجلس را بر عهده داشت به آقای نادران گفت که "شما نگران نباشید به کلیه دستگاههای اجرایی بودجه ابلاغ خواهد شد و اگر مسئولان اجرایی به قوانین مصوب عمل نکنند، مواخذه می شوند.
محمود احمدی نژاد مدتی پیش، در مصاحبه با روزنامه دولتی ایران گفته بود که سخن آیت الله خمینی مبنی بر اینکه مجلس در راس امور است، مربوط به زمانی بوده که کشور را نخست وزیر منتخب نمایندگان مجلس اداره می کرده، اما اکنون قوه مجریه در راس قرار دارد.
این سخن آقای احمدی نژاد، واکنش های شدیدی را در محافل سیاسی ایران برانگیخت؛ تا آنجا که ۱۷۰تن از نمایندگان مجلس ایران در تذکری کتبی به رئیس جمهوری از او خواستند که به جای نفی جایگاه مجلس، به وظایف خود عمل کند.
یپش از سخنان آقای نادران، احمد توکلی نماینده دیگر تهران خطاب به نمایندگان گفت که اگر چنین چیزی را تصویب کنند جنبه نظارتی مجلس از دست می رود و "دولت به راحتی می تواند هر چه را نخواست اجرا نکند."
آقای توکلی خطاب به نمایندگان مجلس گفت که "از معاون رئیس جمهوری که چنین اختیاری را می خواهید به او بدهید نمی توان استنطاق کرد از رئیس جمهوری هم که یک سئوال نمی کنید، پس چطور می خواهید بر عملکرد معاون برنامه ریزی در اجرای قوانین مصوب مجلس نظارت کنید؟"
۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه
۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه
هفت فعال دیگر در مریوان بازداشت شدند
جرس: در ادامه دستگیری فعالان سیاسی و مدنی در کردستان، هفت نفر از جوانان مریوان از سوی ماموران امنیتی بازداشت شدند.
منابع خبری در کردستان در حالی از بازداشت هفت نفر از جوانان کرد در مریوان خبر می دهند که طی ماههای گذشته شمار زیادی از فعالان سیاسی، مدنی، فرهنگی و ادبی در این شهر از سوی نهادهای امنیتی دستگیر شده و برخی از آنان همچنان در بلاتکیفی به سر می برند.
به گزارش آژانس فرات، صبح روز پنج شنبه، چهارم آذر ماه، چهار نفر از اهالی روستای "گوچکه" از توابع منطقه سرشیو مریوان توسط نیروهای امنیتی حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به مریوان منتقل شدند.
اسامی دستگیر شدگان، ابراهیم سلیمانی، برهان رازخدیو، حمید مریمی، و امید نوری اعلام شده است.
از سوی دیگر آژانس خبری موکریان نیز از بازداشت سه جوان مریوانی دیگر به نامهای ابوبکر یگانه، عادل سهرابی و رفیق سهرابی خبر داد.
گفته می شود موبایل این افراد پس از دستگیری خاموش نشده و از همین طریق خانواده افراد مذکور توانستەاند از دستگیری فرزندان خود آگاه شوند. تاکنون هیچ علت یا عللی برای بازداشت این افراد از طرف مقامات قضایی شهر مریوان اعلام نشده است.
از محل نگهداری و وضعیت این سه نفر تاکنون هیچ اطلاعی حاصل نشده است.
مختار هوشمند، بهزاد کردستانی، عزیز ناصری، بهمن فتاح زاده، برهان درخشانی، بریار کاوه، برهان خسروی، امیر کاوه، مصلح بدخش، مختار افرا، محمود مردانی، کیوان نیکپی، جمال پروازه، فرزاد بدخش، قانع کاوه، زانا کسرایی، هیوا مینوی، مجيد بختياری، هژير ابراهيمی، لقمان مرادی و زانيار مرادی اسامی شماری از دستگیر شدگان مریوانی در چند ماه گذشته هستند که برخی از آنان با احکام سنگین زندان روبەرو شدەاند.
راه دشوار فعالیت سیاسی در ایران را ادامه می دهیم
تحول سبز: بمناسبت دوازدهمین سالگرد تاسیس حزب مشارکت، ارگان این حزب ضمن بازنشر اولین بیانیه این تشکل سیاسی آورده است: جبهه مشارکت راه دشوار و بغایت ناهموار کارو فعالیت سیاسی در ایران را ادامه می دهد.
به گزارش سایت نوروز، در آذرماه سال ۷۷ ، صد و ده نفر از فعالان سیاسی بیانیه ای را انتشار داده و طی آن از آغاز به کار یک حزب در عرصه سیاسی ایران خبر دادند. فرازهایی از بیانیه اعلام موجودیت جبهه مشارکت ایران اسلامی اینگونه بود:
” نیروی حیاتی انقلاب پس از موفقیت عظیم خود در انهدام نظام استبدادی و وابسته سلطنت و تاسیس و تثبیت نظامی نوین، امروز به نشاط و سرزندگی ایران اسلامی معطوف شده است و انگیزه های مشارکت جویانه مردم را به سوی طرح خواسته های صریح و مستقیم سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی سوق می دهد.
از اینرو در آغاز دهه سوم انقلاب اسلامی ، وظیفه مبرم و عمل صالح ، ساماندهی فضای سیاسی ، اجتماعی و سازماندهی نهادها و قالب هایی است که این مطالبات بی واسطه را پالایش کرده و در خدمت فرآیند تصمیم گیری کلان کشور قرار دهد .
امروز بقا و دوام شور انقلابی و تضمین انگیزه مشارکت جویی مردم در گرو تاسیس و تقویت نهادهای مدنی ، تعمیق بنیادهای نظری مشارکت اجتماعی و گسترش زمینه های عملی این مشارکت ، قانونمند کردن رقابت های سیاسی ، عرضه چهره ای جذاب و مقبول از نظام مبتنی بر اسلام ناب ، انتقال حافظه تاریخی و تجارب سیاسی به نسل دوم انقلاب و سامان دادن نظام توزیع قدرت در میان مردم می باشد .”
” قانون اساسی میثاق گرانسنگ ملت و حاصل خون شهیدان و مجاهدات مردان و زنان شریف ایران سرفراز است که برپایه مواضع بنیادین انقلاب اسلامی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی » قرار دارد و چارچوب حقوقی مناسبی برای پاسخگویی به این ضرورت است. به رسمیت شناخته شدن حقوق پایه شهروندان و آزادیهای مدنی و اصل برابری حقوقی راه را برای توسعه و نوسازی سیاسی ایران هموار می سازد و اینک فعلیت یافتن تمامی ظرفیت های نهفته در قانون اساسی، نیازمند تلاش دسته جمعی و سازمان یافته نیروهایی است که ریشه در انقلاب اسلامی، دل در گرو ایران زمین و چشم به افق روشن آینده دارند.”
” غلبه برموانع و نابسامانیهای دیرپای اقتصادی و اجتماعی و ایجاد زمینه های بالندگی و شکوفایی علمی و فرهنگی، مستلزم حرمت نهادن به خرد نقاد و توان جمعی است. بدین سبب دستیابی به توسعه همه جانبه، پایدار و موزون را باید زمانی محقق دانست که فرآیندهای تبادل نظر و جریان آزاد اطلاعات که لازمه خرد جمعی و اعتماد عمومی است، در ساز و کارهای تصمیم سازی و تصمیم گیری دخالت داده شود .
گشایش و تلطیف فضای گفتگو و اندیشه و تمهید و تضمین لوازم برقراری جدال احسن و گسترش روح قانونگرایی، راه اصلی بهره مندی از توان فکری نخبگان و فعلیت یافتن ظرفیت های نظری و عملی جامعه است .
عزم ملی هنگامی به سوی اهداف توسعه و پیشترفت جزم می شود که هزینه های آن یکسان در میان شهروندان سرشکن شده و همگان در مسیر کسب مواهب توسعه، فرصتهایی برابر داشته باشند.
بدیهی است که دستیابی به توسعه و رفاه ملی مستلزم کار و تلاش خستگی ناپذیر آحاد ملت و به کارگیری همه امکانات ملی و فرصت های بین المللی جهت تولید هرچه بیشتر و آبادانی کشور است. در این مسیر اهتمام خاص به وضع معیشت مستضعفان و زحمتکشان و مقابله با فساد، فرصت طلبی و تبعیض سیاسی و اقتصادی نه فقط آرمانی انسان دوستانه، بلکه هدفی ترقی خواهانه و گامی در مسیر مردم سالاری تلقی می شود.
روشن است که تبدیل این اصول و آرمانها به راهبردها و برنامه ها ، در گرو وجود و توسعه احزاب، سازمانها و نهادهایی است که بگونه ای حرفه ای، محدودیتها و ظرفیت های کشور را بررسی کرده و نیروهای مستعد و کارآمد را برای انجام برنامه ها شناسایی و تربیت کنند .
با عنایت به آنچه آمد و در پاسخگویی به وظیفه مبرم هرایرانی در این مرحله از انقلاب اسلامی ، امضاء کنندگان این بیانیه ، که توفیق حضور در عرصه های مختلف این انقلاب شکوه مند را داشته اند ، ضمن ارج گذاری به تلاش صادقانه همه احزاب و گروههای سیاسی، بر پایه اعتقاد، درک و تجربه مشترک خویش عزم خود را بر پایه گذاری حزبی تحت عنوان « جبهه مشارکت ایران اسلامی » به عنوان یک نهاد جدید و فراگیر سیاسی اعلام می دارند .
امید است که این نهاد جدید بتواند با عمل به آموزه های دینی و رعایت معیارهای قانونی و براساس موازین شناخته شده اجتماعی و سیاسی، گام موثری در راه اعتلای میهن اسلامی بر دارد و درحد توان خود در تحقق سه اصل آزادی در بیان اندیشه ، منطق در گفت و گو و قانون در رفتار اجتماعی بکوشد .”
حال با گذشت دوازده سال از فعالیت جبهه مشارکت و پیمودن فراز و نشیب های بسیار در این عمر کوتاه می توان به ارزیابی آن نشست و در فضای سیاسی ایران به نقشی که این حزب بازی کرده است، نمره داد.
در ادامه این مطلب آمده است: این حزب که در بهار آزادی پس از دوم خرداد ۷۶ وارد عرصه سیاسی و در همراهی با دولت اصلاحات قرار گرفت و در انتخابات دور اول شوراها و مجلس ششم پیروزی چشمگیری را تجربه کرد و عمده نیروهایش درگیر حضور در دولت و شوراها و مجلس ششم شدند، از طرف مخالفان سرسخت محافظه کارو اقتدارگرایش به “حزب دولت ساخته ” متهم شد،
اما پس از کودتای پارلمانی مجلس هفتم وارد فصل جدیدی از فعالیت های خود شد و همچون دوره قبل حضور فعال و پر شورخود را در عرصه سیاسی به نمایش گذارد.
از سال ۸۴ که با یکدست شدن حاکمیت اقتدارگرایان بر کشور حذف اصلاح طلبان از نهادهای حکومتی کلید خورد و در دستور کار قرار گرفت جبهه مشارکت توانست به عنوان حزبی منتقد و فعال عمل کند و حیات سیاسی خود را به رغم همه سختی ها و فشارهای آشکار و پنهان ادامه دهد و در انتخابات ریاست جمهوری دهم با حمایت از نامزدی مهندس موسوی بر شور و شعور انتخاباتی در کشور دامن زند که حاصل آن مشارکت بالای مردم در این انتخابات بود و متاسفانه در پی کودتای انتخاباتی با یورش نیروهای امنیتی و نظامی در عصر روز شنبه ۲۳ خرداد به دفتر جبهه مشارکت، این دفتر پلمپ و افراد درون از جمله دبیرکل و معاونین، بازداشت و زندانی شدند وپس از آن نیزدهها نفر از اعضای جبهه مشارکت در سراسر کشور به دلیل فعالیت دراین حزب اصلاح طلب گرفتار زندان و هزینه های دیگر شدند .
اقتدارگرایان که از رقابت با اصلاح طلبان و قدرت مردمی آنان به وحشت افتاده و توانی در خود برای ادامه اینراه نمی دیدند ناچار متمسک به زور و زندان برای خاموشی این حزب سیاسی شدند و اول باردر دادگاههای فله ای و نمایشی پس ازکودتای انتخاباتی با خواندن کیفرخواستی ، که توسط دادستان معزول تهران و قاتل مطبوعات ، قاضی مرتضوی ، از روی مطالب و مواضع کیهان تهیه و خوانده شد ، درخواست انحلال جبهه مشارکت مطرح شد. اما حتی پیمودن این مسیر بظاهر قانونی نیزبآسانی و همواربرای اقتدارگرایان حاکم طی نشد و به لحاظ شکلی ناچار از وارد کردن کمیسیون ماده ده احزاب ، که ترکیبی از نمایندگان سه قوه حاکم است ، و در واقع کل حاکمیت در این باره شدند ولی این اقدام نیز به لحاظ حقوقی شکست خورد چراکه بعد از اعلام توقیف پروانه جبهه مشارکت و توقف فعالیت های آن در فروردین ماه سال جاری توسط این کمیسیون ، وکلای جبهه برپایه قانون احزاب به شکایت علیه این تصمیم کمیسیون ماده ده اقدام کردند و با رسیدگی به این شکایت دادگاه رای به ابطال تصمیم کمیسیون و ادامه فعالیت های جبهه داد اما اقتدارگرایان حاکم که انحلال حزب را از طرق قانونی با دربسته روبرو دیدند با آفریدن یک افتضاح تاریخی قضایی و شکلی و بکار گیری شعبه ای از دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی ، که پس ازبازی در دادگاههای نمایشی دسته جمعی وفله ای پس از کودتای انتخاباتی شهره خاص و عام در…شده است ، بدون هرگونه اطلاع به مسئولان جبهه و وکلایش برای حضور در مراحل دادرسی و دفاع در دادگاهی که برحسب اعلام بعدی بصورت غیرعلنی و بدون حضور هیان منصفه برگزار شده بود ، به ناگهان با انتشار حکمی بی سر وته در روزنامه ارگان دولت انحلال جبهه مشارکت را اعلام و ظاهری حقوقی بدان بخشیدند و برخلاف تمام قوانین جاری و موازین حقوقی آنرا قطعی و بدون درخواست تجدید نظر اعلام کردند ، و از همه جالبتر اینکه تا امروز از ابلاغ رسمی این حکم به مسئولان جبهه امتناع کرده اند !
حال در شرایطی جبهه مشارکت دوازده سالگی خود را جشن می گیرد که چهار نفر از بنیانگذاران(دکتر محسن میردامادی دبیرکل، محسن امین زاده معاون وزیر امور خارجه دولت اصلاحات ، سید مصطفی تاج زاده و دکتر داود سلیمانی از اعضای شورای مرکزی) و پنج نفر از اعضای فعالش در زندان بسر می برند ودهها عضوش زیر تیغ احکام سنگین زندان بظاهر قضایی و ماموران نظامی و امنیتی در زندان بزرگی بنام ایران روزگار سختی را سپری می کنند و با این اوصاف و اوضاع که امنیت فعالیت های سیاسی بطور کلی و همه جانبه خدشه دار و هزینه های سنگینی مترتب برانجام کار و فعالیت سیاسی شده است جبهه مشارکت به فعالیت خود ادامه داده و اثبات کرده حزبی را که اقتدارگرایان دولت ساخته لقب داده بودند در سخت ترین شرایط کودتایی و بکارگیری همه قدرت حاکمیت و دولت برای خاموشی و انحلال آن نتوانسته اند آنرا ازادامه فعالیت باز دارند و یقینا این رخداد مرهون وفاداری ، پایداری و ایثارگری اعضای جبهه ، به ویژه آنهایی که با تحمل زندان و شکنجه و هزینه حماسه آفریدند، به آرمانهایی است که در بیانیه تاسیس این حزب سیاسی بر آنها تاکید شده است و فراز هایی از آن درابتدای این نوشتار آمد.
جبهه مشارکت در این نقطه ای که قرار گرفته ، امیدوار است با مررو کارنامه و عملکرد دوازده ساله خود و برشماری نقاط قوت و ضعف بتواند با تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف، راه دشوار و بغایت ناهموار کار و فعالیت سیاسی در ایران را ادامه دهد و تجربه تازه ای از فعالیت حزبی و سیاسی را به نمایش گذارد و در این مسیر دل به حمایت و پشتوانه همه ایرانیانی داریم که به فردایی بهتر برای ایران اسلامی می اندیشند و از خداوند می خواهیم توفیق عمل.در عین حال از همه افراد و گروههابا هر نوع گرایش فکری و سیاسی درخواست داریم جبهه مشارکت را از نقد و نظر خود محروم نکنند و با ارائه و اعلام آنها حزب را در ارتقاء بخشی به فعالیت های اش یاری رسانند . جبهه مشارکت با دو شعار « معنویت ، عدالت ، آزادی » و « ایران برای همه ایرانیان » رو بسوی آینده دارد و درپیمودن این مسیر همراهی همه هموطنان را طلب می کند و خود را عضوی از پیکره جنبش سبز مردم ایران برای تحقق بخشی به آرمانهایی می داند که در سایه شکل گیری تدریجی استبداد دینی ازآنها دریغ شده است که در راس آنها حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش با انجام انتخابات آزاد و رقابتی و میزان بودن رای مردم در اداره امور کشور و پایبندی به مردمسالاری با همه لوازم و مقتضیاتش قرار دارد.
نصب دستگاههای غیراستاندارد بازرسی بدنی مسافران در ده فرودگاه کشور
این گزارش در ادامه آورده است قانونِ استفاده از این دستگاهها- البته بشرط کسب مجوزهای استاندارد بین المللی- مقرر می دارد که فردی که تحت عملِ این دستگاه ها قرار می گیرد، می بایست بطور کتبی رضایت خود را برای در معرض دستگاه بودن را اعلام کند و عواقب آن و تبعات اخلاقی آنرا بپذیرد که هیچکدام از این مسائل توسط نهادهای امنیتی – انتظامی ایران انجام نمی گردد.
به گزارش منابع خبری جرس برای امور امنیتی و بازرسی فرودگاهها در دنیا، طی چند سال اخیر دستگاهی ساخته شده است بنامBODY SCANER که با استفاده از اشعه ایکس بدن انسان را اسکن می کند که با تنظیم آن و تغییر میزان قدرت اشعه ایکس، می توان بدن انسان را بدون لباس دید و تا آنجا پیش می رود که می توان همه جای انسان را به طور برهنه مشاهده کرد.
هم اکنون فقط چند کشور اجازه استفاده از این دستگاه را دارند و هنوز بعضی از کشورها به دو دلیل اجازه استفاده ندارند: اول- دیدن بدن بدون لباس انسان و خلاف اصول اخلاقی بودن این کار دوم- اثرات زیانبار اشعه ایکس برای انسان در تصاویر بالا
هم اکنون شرکتهای معروف در زمینه صنایع بازرسی نمونه هایی از این دستگاه را ساخته اند و ادعا کرده اند که میزان تشعشع آن برای انسان زیانبار نیست.
همچنین آمده است در ایران نیروی انتظامی بدون کسب مجوزهای لازم و از جمله مجوز بهره برداری دستگاههایی از این نوع را از کشور بلاروس به قیمت بسیار هنگفتی خریداری کرده است و در ده فرودگاه کشور نصب کرده است و بدون مجوز از آن استفاده می کند.این دستگاههای خریداری شده دارای تشعشع چندین برابر حد مجاز می باشد و برای فردی که در معرض آن قرار بگیرد بسیار خطرناک می باشد. در قانون استفاده از این دستگاهها- البته بشرط کسب مجوزهای استاندارد بین المللی- آمده است که فرد مظنون می بایست بطور کتبی رضایت خود را برای در معرض دستگاه بودن را اعلام کند و عواقب آن و تبعات اخلاقی آنرا بپذیرد که هیچکدام از این مسائل توسط پلیس ایران انجام نمی گردد.
سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی و برخی از فرماندهان این نیرو به طور خصوصی مطرح نموده اند که مراقب باشید استفاده از این دستگاه و اطلاعات آن در جایی منتشر نشود چرا که احتمال دارد علمای قم و آیات عظام در مورد این دستگاه که تصاویر زنان و مردان را به شکل عریان نشان می دهد عکس العمل نشان دهند.
این دستگاهها علاوه بر غیر قانونی بودن، استفاده آن در ایران از جهت اخلاقی نیز برای مردان و زنان بسیار نامناسب است.
علیرغم این نگرانی ها این اقدام غیرقانونی فرمانده نیروی انتظامی خارج از تمام ضوابط و قوانین کشور و بدون رعایت شئون اخلاقی و با صدمه رساندن به شهروندان کماکان در فرودگاهها ادامه دارد و هیچ مرجعی از این موضوع مطلع نیست و هیچ اقدام جدی به عمل نیامده است.چرا که فرماندهی نیروی انتظامی تاکید فراوانی بر محرمانه بودن خرید،انتقال و استفاده این وسایل داشته و دارد و نگران پی گیری سازمانهای قضایی و بازرسی و مراکز قدرت می باشند، و از همه مهمتر نگران اطلاع مردم از این موضوع می باشد.
جرس: دو تن از پیروان اهل حق که در مراسم سالگرد سيد خليل عالي نژاد از بزرگان اهل حق، سخنرانی کرده بودند، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
به گزارش هرانا، سهشنبه سوم آذرماه، خيرالله حق جويان از مدافعين حقوق يارسان (پيروان آيين اهل حق) در شهر صحنه كرمانشاه توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شد. به گفته خانوادهاش، نامبرده به دليل سخنراني در مراسم سالگرد سيد خليل عالي نژاد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و تاكنون خانواده وی هیچ اطلاعی از محل بازداشت او ندارند.
حقجویان پیش از برگزاری مراسم توسط نیروهای امنیتی احضار و به دلیل عدم برگزاری مراسم تهدید شده بود.
همچنین یکی دیگر از سخنرانان این مراسم به نام حجت ذنوريان امروز بعدازظهر در منزل شخصی در شهر صحنه کرمانشاه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
گفتنی است مراسم سالگرد سيد خليل عالي نژاد از بزرگان اهل حق تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد.
سالگرد سيد خليل عالي نژاد از بزرگان يارسان (اهل حق) در میان تدابیر شدید بر سر مزارش در شهر صحنه كرمانشاه با حضور پيروان آيين ياري (اهل حق) برگزار شد. صبح روز 27 آبان ماه ماموران امنيتي با تهديد برگزار كنندگان مراسم اقدام به جمع آوري تجهيزات برگزاري ازجمله بنرها، لوازم صوتي و ... کردند.
۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه
كسی كبودیهای كودكان ايرانی را نوازش نمیكند
درحال حاضر پزشك قانوني، بيمارستانها و حتي مركز آمار، از ارايه و ثبت موارد كودكآزاري خودداري كرده، درحاليكه موارد گستردهاي از اعمال خشونت برروي كودكان زير 18 سال به بيمارستانها ارجاع داده ميشود.
19 نوامبر (روز جهاني مبارزه با خشونت عليه زنان و كودكان )در ايران ، در پيچ و خم تعطيلات اخير سپري شد اما هنوز بدن نحيف و پر حرارت كودكاني در ايران داغ ميشود و اطرافيان كودك به روي خودشان نميآورند كه علت كبودي و جاي زخم چه بوده،آخر ”چهار ديواري خانهها در ايران هنوز اختياري“ است، اين اعتقاد به مراكز آموزشي هم نفوذ كرده و كلاس هاي درس مدارس هم براي برخي معلمان آزار گر به يك چهار ديواري اختياري تبديل شده است؛ اگر چه اين روز سپري شد اما تبعات گسترده كودك آزاري در كشور قابل چشمپوشي نيست!
به پيشنهاد اجلاسي در19 نوامبرسال 2000 براي مناسبت بيستم نوامبر به روز تصويب ”پيماننامه حمايت از حقوق كودكان“ از كشورهاي عضو اين كنوانسيون خواسته شده كه به اين معضل توجه كنند و كشورهاي عضو نيز بر روي نامگذاري روز 19 نوامبر به عنوان روز” جهاني پيشگيري از كودكآزاري“ توافق كردهاند.
در اين روز يك مادر بزرگ كه نوهي خرد سالش را در اثر شكنجههاي مادرش از دست داده، يك تنه با يك ”ربان آبي رنگ “ كه نماد كبودي بدن كودكان آزارديده است،اقدام به اطلاعرساني در اين روز كرده و اولين اطلاعرساني در مورد تبعات كودكآزاري توسط يك مادر بزرگ انجام شد،اين در حالياست كه براي اين روز جهاني در ايران صدايي بلند نشد و مفاد پيماننامه حقوق كودك مثل هميشه به صفحاتي آرشيوي در كشوي مسئولان و مديران تبديل شده است.
تاخير ايران در ارائه گزارش به مراجع بينالمللي
مطابق با ماده 44 پيماننامه حقوق كودك، كشورهاي عضو متعهد، شدهاند از طريق دبيركل سازمان ملل متحد گزارشاتي در مورد اقداماتي كه به منظور تحقق حقوق به رسميت شناخته شده در پيماننامه انجام دادهاند و پيشرفتهايي كه در برخورداري از اين حقوق صورت گرفته را ابتدا ظرف دو سال از تاريخ لازمالاجرا شدن پيماننامه براي كشور عضو مربوطه و سپس هرپنج سال يكبار ارايه دهد كه ايران در ارايه گزارشات خود به اين مرجع بينالمللي كاستيهايي را داشته است.
ثريا عزيزپناه عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق كودكان دريك نشست خبري با اشاره به اين ماده از كنوانسيون حمايت از حقوق كودكان تاكيد كرد: كميته ويژهاي در ژنو كه براي نظارت بر حقوق كودك و پيشرفت پيماننامه در سراسر جهان تدوين شده است از كشور ايران خواسته كه گزارشهاي سوم و چهارم خود را در مورد وضعيت عمل به كنوانسيون به صورت توأمان تا يازده فوريه 2010 ارسال كند كه قرار بوده اين گزارشها تا 12 آبان ارايه شود اما ايران هنوز گزارشي ارايه نكرده است.
او ادامه داد: اطلاعاتي كه كشورمان در مورد اين كنوانسيون و شرايط كودكان طي سنوات گذشته ارايه داده بود نيز مورد انتقاد واقع شده و نحوه عمل به قوانين بينالمللي، ناقص بودن سيستم جمعآوري اطلاعات در مورد كودكان در سطح كلان از جمله انتقادات مراجع بينالمللي به گزارشهاي ايران بوده و اعلام شده كه چرا با وجود جمعيت آماري گسترده كودك و نوجوان در كشور، بانك اطلاعاتي جامع و گستردهاي در مورد كودكان و شرايط آنها وجود ندارد.
عدم اطلاعرساني با وجود حجم بالاي كودكآزاري در كشور
به گزارش خبرنگار ايلنا براساس ماده 42 پيماننامه حقوق كودك كشورهاي عضو متعهد شدهاند كه به طور گسترده و به طريقي مناسب و فعال، اصول و مفاد پيماننامه را به نحوي يكسان به اطلاع بزرگٍسالان و كودكان برسانند اين درحالي است كه فعالان حقوق كودك همچنان نسبت به كاستي دولت ايران نسبت به عدم اطلاعرساني پيرامون مفاد كنوانسيون انتقاد دارند.
عزيزپناه، فعال حقوق كودك در ادامه با اشاره به روز 19 نوامبر كه به روز مبازه عليه خشونت زنان و كودكان نامگذاري شده تاكيد كرد: اگر ايران از امضاءكنندگان كنوانسيون حمايت از حقوق كودكان بوده و اين روز جهاني را پذيرفته بايد در كنار امضاي آن، ساز و كار اجرايي نيز داشته باشد؛ با وجود آنكه حجم كودكآزاري در كشور همچنان بالا است، اما دولت ايران باوجود پذيرش و امضاي پيماننامه به قدركفايت براي ترويج و اطلاعرساني در مورد مفاد پيماننامه عمل نكرده است.
عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق كودكان در ادامه با اعلام اينكه مشكلات موجود در باورها، فرهنگ و قوانين كشور، دست افراد را براي اعمال خشونت بر روي كودكان باز گذاشته است گفت: با وجود آنكه تعريف مشخصي براي تنبيه متعارف وجود ندارد اما قوانين تنبيه متعارف كودكان را مجاز دانسته و عليرغم آنكه خانواده نهادي مقدس است متاسفانه عمده خشونتها در درون خانواده و بر روي فرزندان اعمال ميشود.
جاي خالي يك نهاد قابل اعتماد براي حمايت از كودك آزار ديده
او با طرح اين مطالب كه سطوح پيشگيري از كودك آزاري در كشور معيوب بوده و به تبع آن در مراحل بعدي هم خلاءهاي بسياري داريم خاطر نشان كرد: نه در امر پيشگيري از كودك آزاري و نه در مراحل بعد از اعمال آزار بر روي كودكان ،ساز و كار مشخص و موثري وجود ندارد به طوريكه حتي انجمن حمايت از حقوق كودكان هم با وجود خلاءهاي موجود نميداند كه با چه ساز و كاري ميتواند از حقوق كودك حمايت كند و همچنان نهاد قابل اعتمادي براي حمايت از كودكآزار ديده در كشور وجود ندارد.
عزيز پناه در پاسخ به سوالي كه چقدر از آمار به شرايط فعلي كودك آزاريهاي جنسي در ايران اختصاص داشت يادآور شد: سيستم جمعآوري اطلاعات اين چنيني در ايران ناقص است و با وجود آنكه جمعيت كودكان در ايران بسيار قابل توجه است اما با نبود آمار و اطلاعات، مبناي تصميمگيري درستي هم در اين زمينه وجود ندارد.
زنگ خطر به صدا در آمده؛ لايحه حمايت از كودكان در مجلس تصويب شود
اين فعال حقوق كودك با اشاره به قانون 9 مادهاي پيشگيري از كودكآزاري مصوبسال 81، اين قانون را پاسخگوي حجم عظيم خشونتهاي وارد آمده بر روي كودكان ندانست و خواستار بررسي هر چه سريعتر لايحه «حمايت از كودكان و نوجوانان» شد و ادامه داد: قانون فوق به پيشنهاد و همت انجمن كودكان در مجلس ششم تصويب شد اما لازم است كه مجلس شوراي اسلامي براي بررسي و تصويب لايحه «حمايت از حقوق كودكان و نوجوانان» نيز اقدام كند اما ظاهراً مجلس تمام هم و غم خود را براي تصويب قوانين مربوط به «ازدواج موقت» و «ازدواجمجدد» گذاشته در حالي كه اين قبيل طرحها، خلاف جهت حمايت از منافع كودكان بوده و از مصاديق بارز كودك آزاري در كشور است.
لزوم تشكيل يك وزارتخانه براي كودكان
ثريا عزيزپناه عضو انجمن حمايت از حقوق كودكان همچنين به جاي خالي وجود يك وزارتخانه براي رصد كردن و بررسي تخصصي شرايط كودكان در كشور اشاره كرد و ادامه داد: لازم است كه در مورد كودكان و براي حمايت از مسايل آنها يك مرجع در حد يك وزارتخانه تشكيل شود و يا حتي يك كميسيون ويژه در اين ارتباط فعال شود تا به منافع كودكان در مباحث قانونگذاري نيز توجه شود.
اين فعال حقوق كودك در ادامه اعمال آزاريهاي جنسي بر روي كودكان را نگرانكننده دانست و افزود: در شرايطي كه آزارهاي جسمي در كشور مخفي ميمانند، آزارهاي جنسي نيز همچنان پنهان مانده و خانوادههايي كه به انجمن حمايت از حقوق كودكان مراجعه ميكنند و حتي پرونده پزشك قانوني دارند باز هم نميخواهند از اعمال آزار جنسي بر روي كودكان صحبت كنند.
به گفته عزيزپناه به جز كودكاني كه در خانواده مورد آزار و خشونت واقع ميشوند كودكان كار و خيابان هم در معرض انواع آزارها قرار دارند.
ترس پزشكان و پرستاران از درمان كودكان آزار ديده
به گزارش خبرنگار ايلنا، ليلا ارشد عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق كودكان همچنين با اعلام اينكه انتظار اين است كه نگاه قوانين به نفع كودكان تغيير كند تاكيد كرد: متاسفانه حمايت طلبي در قبال كودكان به سختي انجام ميشود به عنوان نمونه پزشكان، پرستاران و كادر بيمارستانها از عواقب حمايت از كودكان آزار ديده واهمه دارند و اين موانع راه بهبود مسايل كودكان را سختتر ميكند درحاليكه قوانين بايد به نفع كودكان تغيير كند.
او به جاي خالي سيستم گزارشدهي مناسب در مورد كودكان اشاره كرد و ادامه داد: درحال حاضر پزشك قانوني، بيمارستانها و حتي مركز آمار، از ارايه و ثبت موارد كودكآزاري خودداري كرده و دراين زمينه شفافسازي نميكنند درحاليكه موارد گستردهاي از اعمال خشونت برروي كودكان زير 18 سال به بيمارستانها ارجاع داده ميشود.
به گزارش خبرنگار ايلنا جاويدسبحاني عضو هيات مديره انجمن حمايت از حقوق كودكان به پايين بودن شاخصهاي بهداشتي و رواني درميان كودكان اشاره كرد و ادامه داد: گزينهاي به نام سلامت و بهداشت رواني كه كودك باوجود آن احساس امنيت كند وجود ندارد و سلامت كودك تحت تاثير فشار اقتصادي خانوادهها، اعتياد و ساير مشكلات قرار ميگيرد.
او با بيان اينكه احساس امنيت در كودكان در سنين رشد وجود ندارد افزود: امنيت كودكان در فضاهاي شهري كشور نيز به چشم نيامده و كودك در اين فضاها نيز احساس امنيت ندارد و مورد تهديد واقع ميشود.
سبحاني فشار اقتصادي خانوادهها و نيز ريشههاي فرهنگي را عامل موثر در اعمال خشونت بر روي كودكان دانست و تصريح كرد:الگوهاي تربيتي خانوادههايي كه به جاي «حمايت» بر الگوهاي «تحكمآميز و اجبار» تبعيت ميكند، اثرات منفي جسمي و رواني زيادي بر روي فرزندان دارند.
موانع مددكاران در اثبات موارد كودكآزاري
به گزارش خبرنگار ايلنا، سبحاني فعال حقوق كودك با اشاره به موانع گسترده، مددكاران اجتماعي در اثبات موارد كودك آزادي در كشور تصريح كرد: متاسفانه عليرغم پذيرش پيماننامه حقوق كودك نهادها، انجمنها و مددكاران اجتماعي در اكثر موارد نميتوانند وقوع آزار بر روي كودكان را اثبات كنند مگرآنكه اين آزار به عرصه رسانهها كشيده شود.
او در ادامه به خلاءهاي آماري مربوط به حجم وسيع كودكآزاري در كشور اشاره كرد و افزود: مجلس شوراي اسلامي با داشتن يك نهاد برنامه ريزي تحت عنوان” مركز پژوهشهاي مجلس“ لازم است كه يك كارگروه ويژه نيز براي كودكان داشته باشد تا تبعات هر طرح و برنامه برروي كودكان، كارشناسي شود.
طاهره پژوهش عضو ديگر انجمن حمايت از حقوق كودكان نيزنسبت به نبود يك نهاد قوي براي حمايت از كودكان آسيب ديده و در معرض آسيب انتقاد كرده و تصريح كرد: متاسفانه كودك آزار ديده با وجود آنكه زندگي نباتي را تجربه ميكند همچنان به همان خانواده باز ميگردانند و آسيبها و اعمال خشونت به شكلهاي ديگري ادامه پيدا ميكند.
او ادامه داد: درحالي كودك آزارديده مجدد به همان خانواده باز ميگردد كه بهزيستي اعلام كرده 70 درصد از كودكآزاريها در درون خانواده رخ ميدهد.
لزوم مهار شدن اصل خشونت در جامعه
به گزارش خبرنگار ايلنا دكتر شيوا دولتآبادي استاد دانشگاه و عضو انجمن حمايت از حقوق كودكان تنبيه در چهارچوب تاديب كودكان را يك شيوه «منسوخ» اعلام كرد و افزود: اين موضوع ثابت شده كه نميتوان با آزار دادن كودك او را تربيت كرد؛ اگرچه شايد آخرين راه براي به وجود آوردن رفتارهاي مثبت پايدار در كودكان تنبيه باشد اما يادگيري تا جايي ادامه دارد كه كودك در دسترس آزارگر قرار دارد و اين نوع تربيت هيچگونه اثر پايدار و مثبت براي تغيير رفتار نداشته و تنها پارهاي از رفتارها با پارهاي از آزارها تداعي ميكند.
اين استاد دانشگاه مصاديق كودك آزاري را گسترده دانست و ادامه داد: غفلت والدين در انجام وظايفشان در قبال كودكان، ايجاد موانع براي رشد سالم كودك، محروم كردن آنها از اطلاعات و ... از مصاديق كودك آزاري بوده كه اثرات جبرانناپذيري بر روي كودكان دارد.
او با اعلام اينكه اصل خشونت بايد مهار شود، نه تظاهرات آن در رفتارهاي مختلف افزود: مهار شدن اصل خشونت نياز به تغيير نگرش دارد چرا كه با مهار شدن اصل خشونت، انواع كودكآزاري نيز از غفلت تا تنبيه رواني و ساير خشونتها مهار ميشود.
كودك آزاري بدني در صدر موارد منعكس شده
دولتآبادي عضو انجمن حمايت از حقوق كودكان با اشاره به اينكه تمام آمارها و استنادات مربوط به كودك آزاري از سوي اعضاي انجمن به اطلاعات «صداي يارا» بر ميگردد گفت: براساس اطلاعات جمعآوري شده در اين مركز بيشترين ميزان كودك آزاري مربوط به تنبيه بدني بوده و البته متداولترين نوع كودك آزاري در دنيا نيز به حساب ميآيد.
دولت آبادي موارد منعكس شده را مربوط به آزار بدني كودكان دانست و تصريح كرد: آثار كبودي، زخم سوختگي و ساير علائم آزار جسمي قابل مشاهده است اما اثبات آزار جنسي كودكان امكانپذير نيست.
او عدم «احساس امنيت» عمده مشكل كودكان آزار ديده و در معرض خشونت اعلام كرد و گفت: اين معضل بيشترين عوارض را بر روي شخصيت كودكان داشته و بر روي آينده فرد اثرات منفي دارد به طوريكه به برقراري رابطه گرم فردي و اجتماعي و برقراري روابط زناشويي آنها درآينده آسيب زده و بر روي نسل آينده خود نيز اثرگذار هستند.
گزارش: سميه جاهدعطائيان
منبع: ایلنا
۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه
پلیس: ماموران ما در حادثه میدان کاج با مهارت، صحنه را مدیریت کردهاند
چکیده : نیروی انتظامی با اعلام گزارش بررسیهای خود در خصوص حادثه میدان کاج سعادت آباد، از عملکرد ماموران خود در این حادثه دفاع کرد، انتقادات رسانهها را هجمههای به ناحق توصیف کرد و مدعی شد که در این حادثه، "ماموران به وظایف خود به درستی عمل کرده و با مهارت و تسلط کامل صحنه را مدیریت نمودهاند!"
نیروی انتظامی با اعلام گزارش بررسیهای خود در خصوص حادثه میدان کاج سعادت آباد، از عملکرد ماموران خود در این حادثه دفاع کرد، انتقادات رسانهها را هجمههای به ناحق توصیف کرد و مدعی شد که در این حادثه، “ماموران به وظایف خود به درستی عمل کرده و با مهارت و تسلط کامل صحنه را مدیریت نمودهاند.”
به گزارش ایسنا به نقل از سایت پلیس، به دنبال وقوع حادثه میدان کاج سعادت آباد تهران و در راستای دستور فرمانده نیروی انتظامی، پلیس با به کار گیری کارشناسان بررسی اسناد و مدارک و اظهار نظرات شهود و تحقیقات محلی از مطلعین در صحنه جرم، گزارشی را تهیه کرده که در آن ادعا شده است: از زمان وقوع حادثه تا زمان حضور ماموران در صحنه ۴ دقیقه و ۵ ثانیه طول کشیده است که با حضور ماموران در صحنه تنها ۵ دقیقه و ۲۸ ثانیه به طول انجامید تا مجروح به بیمارستان مدرس منتقل شود.
در گزارش پلیس همچنین آمده است: متهم پس از ۱۱ دقیقه شناسایی و دستگیر می شود که طولانی ترین فیلم تهیه شده از صحنه جرم نیز ۹ دقیقه و ۱۲ ثانیه میباشد که بلافاصله توسط یکی از شهروندان ضبط وتهیه شده است و تنها ۴ دقیقه و ۵ ثانیه طول می کشد که تمام هماهنگی های لازم برای انتقال مجروح به بیمارستان صورت پذیرد.
این گزارش می افزاید: مدت زمان بر زمین ماندن مجروح با فرض اینکه قاتل بلافاصله پس از کرایه اتومبیل از آژانس که ساعت ۹ و ۵۰ دقیقه است و انتقال مجروح به بیمارستان در ساعت ۱۰ و ۵ دقیقه گزارش شده است حداکثر ۱۵دقیقه است.
پلیس همچنین مدعی شده است که: همزمان با انتقال مجروح به بیمارستان ماموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب که در محل حاضر بودند قاتل را که تهدید به خودکشی می کرد در ساعت ۱۰ و ۱۱ دقیقه با شگرد های پلیسی و اقدامات مشاورهای آرام و وی را دستگیر میکنند.
پلیس درباره علت عدم استفاده ماموران از سلاح نیز توضیح داده است: برابر بند ۳ از ماده ۳ قانون بکارگیری سلاح مصوب ۱۸/۱/۷۳ که اشعار می دارد در صورتی که ماموران مشاهده کنند یکی یا چند نفر مورد حمله واقع شده حق بکارگیری سلاح را دارند پس بنا به استناد و استدلال قانون مذکور موضوع استفاده از سلاح توسط ماموران در این واقعه منتفی است و از طرفی مستند به مواد ۶۱ و ۶۲ از قانون مجازات اسلامی که در متن خود تبیین داشته اولا دفاع با تجاوز و خطر باید متناسب باشد و دوما مقاومت و قصد فرار در مقابل قوای انتظامی در زمان دستگیری از سوی متهم واقع گردد که در این مقوله متهم نه قصد حمله و نه مقاومت نسبت به ماموران را داشته که مامورین از سلاح استفاده نمایند از طرفی وفق ماده ۱۸ آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ که چهار وظیفه را برای ضابطین دادگستری به محض اطلاع از وقوع جرم در جرائم مشهود احصاء نموده که عبارتنداز: الف-حفظ آلالت و ادوات،آثار و علائم جرم، ب- جلوگیری از فرار متهم یا تبانی، ج- تحقیقات محلی، د- اطلاع رسانی به مقام قضایی، که تمام این موارد از سوی ماموران حاضر در صحنه جرم رعایت شده است.
این گزارش در نهایت نتیجه گرفته است: اگر چه عملکرد پلیس در این حادثه توسط رسانه های گروهی به ناحق مورد هجمه تبلیغاتی قرار گرفته است، لیکن نیروی انتظامی معتقد است ماموران به وظایف خود به درستی عمل کرده و با مهارت و تسلط کامل صحنه را مدیریت نمودهاند.»
جرس: دادستان کل کشور در واکنش به بیانیه اخیر میر حسین موسوی پیرامون روز دانشجو و ۱۶ آذر، ادعا کرد "این بیانیه به نوعی پافشاری بر مواضع قبلی بوده است" و هشدار داد "با تکرار افعال مجرمانه بر پرونده وی افزوده می شود و اگر به این اقدامات ادامه دهد با او برخورد می شود."
به گزارش مهر، غلامحسین محسنی اژه ای، دوشنبه اول آذرماه در چهارمین نشست سخنگوی قوه قضائیه با خبرنگاران، از احتمال برخورد با میرحسین موسوی، آخرین وضعیت پرونده دو تبعه آلمانی، پاسخ به موارد مطرح شده از سوی مهدی هاشمی، دستگیری شصت نفر از عوامل راه اندازی سایتهای مستهجن و همچنین صدور حکم مجرمیت عباس پالیزدار خبر داد.
بر اساس این گزارش، اژه ای در مورد شکایت شخصی به نام محمدی که در حین مرخصی از زندان از ایران به آمریکا گریخته و بر علیه روزنامه کیهان به دادگاه آمریکا شکایت کرده است گفت: شکایت وجهه قانونی دارد و هر کس می تواند شکایت کند ولی مهم مرجع رسیدگی به شکایت است. شناسایی و دستگیری شصت نفر از عوامل راه اندازی سایتهای مستهجن
محسنی اژه ای در مورد اقدامات دستگاه قضا در مبارزه با سایتهای مستهجن گفت: قوه قضائیه برخی از افرادی را که اقدام به راه اندازی سایتهای مستهجن کرده اند به صورت انفرادی محکوم و تحت پیگیرد قانونی قرار داده است ولی یک گروه شصت نفره که به صورت شبکه ای سایتهای مستهجن را در کشور مدیریت می کردند توسط اطلاعات سپاه پاسداران شناسایی شده اند.
وی افزود: چون این تخلف در استانهای مشهد، فارس، تبریز ، اصفهان، ساری و مازندران به وقوع پیوسته است به پیشنهاد دادستانهای استانها و تایید دیوان عالی قرار شد رسیدگی به این پرونده در دادستانی کشور انجام شود که هنوز قرار محکومیت صادر نشده و به زودی این دادگاه برگزار می شود.
دو تبعه آلمانی تا تکمیل پرونده بازداشت می مانند
سخنگوی قوه قضائیه در مورد ادامه رسیدگی به پرونده دو تبعه آلمانی (مصاحبه کنندگان با فرزند سکینه آشتیانی) و تاثیر دیدار وزیر خارجه آلمان با همتای ایرانی خود گفت: پرونده دو تبعه آلمانی باید مراحل قضایی خود را طی کند و اگر قاضی تشخیص داد که آزادی متهم منجر به تبانی، امحای آثار جرم یا فرار نمی شود می تواند قرار آزادی متهمین را صادر کند که هنوز دادسرا به این نتیجه نرسیده است.
احضار حقوقی کارکنان توسط دستگاه مربوطه بدون مجوز قضایی تخلف است
اژه ای در پاسخ به این پرسش که شهرداری تهران در ساختمان شهید سلیمانی مرکز حراست ایجاد کرده و از کارکنان شهرداری بازجویی می کند گفت: احضار حقوقی کارکنان توسط دستگاه مربوطه بدون مجوز قضایی تخلف است ولی حراست هر دستگاهی می تواند کارکنان خود را دعوت کرده و در چارچوب وظایف حراستی از آنها توضیح بخواهد ولی اینکه در این ساختمان کسی را بازداشت کنند غیر قانونی است چون بازداشتگاههای موقت توسط سازمان زندانها و دستگاه قضائی معرفی می شوند.
لایحه جرم سیاسی به زودی به مجلس می رود
وی در مورد آخرین وضعیت تدوین و تصویب لایحه جرم سیاسی گفت: تدوین لایحه جرم سیاسی همچنان در معاونت حقوقی قوه قضائیه با استفاده از اساتید دانشگاهها در حال تهیه و تنظیم است و به زودی به مجلس می رود.
پاسخ به ابهامات مطرح شده از سوی مهدی هاشمی
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به پرسشی مبنی بر ابهامات مورد نظر مهدی هاشمی رفسنجانی که در نامهای خطاب به دادستان کل کشور فرستاده است گفت: درباره این نامه باید بگویم یک نامه بدون امضا برای من آمده است که پایین آن اسم مهدی هاشمی نوشته شده ولی هیچ امضایی ندارد. در واقع نامهای که به دست من رسیده با نامهای که در برخی از سایتها دیدم در برخی از عبارات تفاوتهایی دارد. نامه مهدی هاشمی را یکی از بستگانش نوشته است
دادستان کل کشور در مورد اظهارات مهدی هاشمی در این نامه که گفته است احضاریه دادگاه در سربرگ نبوده و امضا نداشته است گفت: احضاریه دارای سربرگ بوده و در تاریخ 88.12.12 صادر شده است و در تاریخ 88.12.15 توسط مامور ابلاغ به آدرس مندرج در پرونده ابلاغ شده و در تاریخ 88.12.18 آقای طباطبایی وکیل آقای هاشمی به دادگاه مراجعه کرده و احضاریه را دریافت کرده است.
محسنی اژه ای با نشان دادن نامه احضار مهدی هاشمی به خبرنگاران گفت: کپی نامه را از دادستان تهران گرفتم و ملاحظه میکنید که تمام جزئیات لازم از جمله اسم مهدی هاشمی، نام پدر و آدرس به درستی قید شده است.
وی افزود: هاشمی هم مثل هر متهم دیگری اتهاماتی دارد و اگر وارد ایران شود به آن رسیدگی می شود. ضمن اینکه نوشتن نامه به دادستان کشور امری طبیعی است با این حال فکر می کنم این نامه را یکی از بستگانش نوشته است.
حکم مجرمیت پالیزدار صادر شده است
وی در پاسخ به پرسشی در مورد وضعیت پرونده عباس پالیزدار افزود: پرونده آقای پالیزدار مراحل دادرسی خود را طی کرده، قرار مجرمیت هم صادر شده و توسط دادگاه بدوی و تجدیدنظر هم تایید شده است.
سخنگوی قوه قضائیه افزود: اگر پالیزدار در حین آزادی یا مرخصی دوباره عمل مجرمانه انجام دهد و تهمت بزند به لحاظ سابقه به اشد مجازات محکوم می شود.
محسنی اژه ای اظهار داشت: به تمامی مواردی که پالیزدار به دستگاه قضا ارائه کرده و مدعی تخلف برخی مسئولان شده است یک به یک رسیدگی شده است.
عباس پالیزدار سال ٨٧ طی چندین سخنرانی در دانشگاههای مختلف، برخی مقامات سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی را به فساد مالی و اقتصادی متهم کرده بود، که بلافاصله بازداشت گردید.
تکرار افعال مجرمانه پرونده میرحسین موسوی را سنگین می کند
دادستان کل کشور در مورد بیانیه جدید میرحسین موسوی به مناسبت روز دانشجو که به زعم وی "نوعی پافشاری بر مواضع قبلی خود بوده است" گفت: با تکرار افعال مجرمانه بر پرونده وی افزوده می شود و اگر به این اقدامات ادامه دهد با او برخورد می شود.
میرحسین موسوی در بیانیه اخیر خود به مناسبت روز دانشجو، در تحلیل شرایط کنونی نوشته بود: "مستبدان روز بهروز تنهاتر میشوند و به همه چیز و همهکس گمان بد میبرند. بدتر آنکه منافع خود را مساوی با منافع ملت میگیرند و ناچار به سلاحداران تکیه میکنند."
زینب کاظم خواه به حبس تعزیری و تعلیقی محکوم شد
خبرگزاری هرانا - زینب کاظمخواه، روزنامهنگار ادبی که پیش از این با بخش فرهنگی و ادبی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و با نشریاتی مانند مهرنامه و نافه همکاری میکرد، به چهار ماه حبس تعزیری و پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد.
به گزارش بخش فرهنگ و ادبیات رادیو زمانه، سرانجام، روز یکشنبه، ۳۰ آبان ماه دادگاه زینب کاظمخواه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد.
بر اساس حکم این دادگاه، روزنامهنگار فرهنگی، زینب کاظمخواه به چهار ماه حبس تعزیری و پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد. با توجه به اینکه پیش از این دادستانی تهران زینب کاظمخواه را بیگناه تشخيص داده بود، حکم قاضی پیرعباسی غیرمنتظره بهنظر میرسد.
زینب کاظمخواه هجدهم بهمن ماه سال گذشته با یورش ۹ تن از مأموران وزارت اطلاعات به محل سکونتاش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
اتهام زینب کاظمخواه شرکت در تظاهرات اعتراضی در مخالفت با نتايج انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری در ۲۲ خردادماه سال گذشته اعلام شده بود.
با وجود آنکه زینب کاظمخواه پس از تحمل یک ماه حبس از زندان آزاد شد، هنگامی که به محل کارش در خبرگزاری ایسنا مراجعه کرد، سعید پورعلی، مدیر عامل وقت ایسنا او را «خائن به وطن» خواند و از خبرگزاری ایسنا اخراجاش کرد.
زینب کاظمخواه اما به فعالیتهای مطبوعاتی خود در نشریات و فصلنامههای ادبی «نافه» و «نامه مهر» ادامه داد. دادستانی تهران زینب کاظمخواه را از اتهامات تبرئه کرده بود و حتی از مسئولان زندان نامهای مبنی بر بیگناهی خود دریافت کرده بود.
بازداشت زینب کاظمخواه مصادف شده بود با نامه سرگشاده صدها خبرنگار که در ۲۱ فروردینماه خواهان آزادی همکاران روزنامهنگارشان، روزنامهنگارانی مانند مسعود باستانی، عمادالدین باقی، عماد بهاور، علیرضا بهشتی شیرازی، محمد جوادی حصار، محمد داوری، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز، هنگامه شهیدی، ابوالفضل عابدینی، مسعود لواسانی، جواد ماهزاده، مهدی محمودیان، یاسر معصومی، بدرالسادات مفیدی، علی ملیحی، احسان مهرابی، شیوا نظرآهاری، حسین نورانینژاد و محمد نوریزاد شده بودند. او همچنین از زندانیانی بود که زندان مخوف افسریه را افشاء و گزارشی از بدرفتاری با زندانیان سیاسی در این زندان تهیه و منتشر کردند.
۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه
۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه
جرس: در آستانه فرا رسیدن سالگرد درگذشت مرحوم آیت الله منتظری، و در راستای آماده سازی نیروهای امنیتی برای جلوگیری از هرگونه مراسم سالگرد برای آن مرحوم، اداره اطلاعات شهرهای اصفهان، نجف آباد و خمینی شهر، افراد ذی نفوذ و طرفدار آن مرحوم اعم از روحانیون، معتمدین محلی و هیئت های امنای مساجد را احضار و مورد بازجویی و تهدید شدید قرار داده اند.
به گزارش منابع خبری جرس، از جمله احضار و تهدید شدگان، آقایان محمود صلواتی، محمد مقدس و احمد عابدینی که از فضلا و شاگردان آن مرحوم هستند، توسط اداره اطلاعات و دادگاه ویژه روحانیت اصفهان احضار و به اتهامات نامشخصی چون "اقدام علیه امنیت ملی" مورد بازجویی قرار گرفته و ضمن بازجویی در مورد سالگرد آن مرحوم تهدید شده اند.
در همین راستا در خمینی شهر نیز پس از یک تهدید ضمنی تلفنی توسط معاون اداره اطلاعات آن شهرستان با آقای سعیدیانفر که از روحانیون موجه و از شاگردان آیت الله منتظری بوده است، عده ای از افراد مبارز و معتمد آن شهرستان احضار و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتند.
این منبع خبری افزود "حجه الاسلام قیصری از فضلا و شاگردان مرحوم آیت الله منتظری، حدود یکسال است که بدون محاکمه، توسط دادگاه ویژه روحانیت اصفهان از نجف آباد به قم تبعید شده است .
این روحانی فعال که مورد توجه جوانان و روشنفکران شهر نجف آباد می باشد، چند روز گذشته توسط دادگاه اجازه یافت به مدت یک هفته از تبعید گاه خود به نجف آباد برود و مجددا به تبعیدگاه باز گردد."
یادآوری می شود اخیرا ائمه جماعت شهرستان نجف آباد طی نامه ای از مسئولان مربوطه خواستار بازگشت آقای قیصری به نجف آباد و ادامه تبلیغات مذهبی در حسینیه اعظم نجف آباد شده بودند.
هنوز از زمان و مکان و جزئیات مراسم سالگرد مرحوم آیت الله منتظری، خبری منتشر نشده است.
این مرجع تقلید حامی جنبش سبز، ٢٩ آذرماه ٨٨ دارفانی را وداع گفت.